آقای بنا؛ با این لشگر خسته می‌خواستی بلگراد را فتح کنی؟

عملکرد کشتی فرنگی ایران در رقابت‌های جهانی بلگراد همچون المپیک ریو بار دیگر نشان داد اتکا به نام‌های بزرگ، بی‌توجهی به شایسته‌سالاری از راه انتخابی و دل بستن به روش‌های منسوخ هیچ خریداری در کشتی جهان ندارد و ضامن موفقیت نیست.

آقای بنا؛ با این لشگر خسته می‌خواستی بلگراد را فتح کنی؟

به گزارش زنهار، کشتی فرنگی ایران بر خلاف تصورات نتوانست انتظارات را در رقابت های جهانی صربستان برآورده کند؛ تیمی که محمد بنا بر اساس میل و خواست خود به غیر از سنگین وزن انتخاب کرده بود و البته مورد حمایت فدراسیون کشتی نیز قرار گرفت، به هیچ وجه در حد و اندازه خود ظاهر نشد تا بدون کسب مدال طلا و تنها با ۲ نقره و یک برنز در ۱۰ وزن به کار خود در این رقابت ها پایان دهد.

در شرایطی که در غیاب روسیه به عنوان قدرت برتر کشتی فرنگی جهان، انتظارات از تیم پر ستاره محمد بنا کسب عنوان قهرمانی در صربستان بود، اما کشتی فرنگی ایران ناتوان‌تر از حد انتظار ظاهر شد و حتی نتوانست بر روی سکوی اول تا سوم قرار بگیرد!

پیش از رقابت‌های قهرمانی جهان در شرایطی که خیلی‌ها بنا به دلایل مختلف سکوت کرده بودند، بارها از نحوه انتخاب محمد بنا انتقاد شد و اینکه چرا نباید چرخه‌ای که فدراسیون کشتی مدعی بود پس از ماه ها کار کارشناسی به ثمر نشسته است، ملاک کار آقای خاص کشتی فرنگی ایران قرار گیرد. ما نوشتیم اما گوش شنوایی برای آن نبود و فدراسیون کشتی نیز پشت سرمربی خود درآمد و از رعایت چرخه انتخابی توسط محمد بنا گفت!

قهرمانان بزرگی به این نحوه انتخاب انتقاد کردند؛ امید نوروزی آن را "فرمالیته" دانست، سعید عبدولی این شکل سرمربیگری را ناکارآمد دانست و قاسم رضایی نیز شدید ترین انتقادها را علیه محمد بنا مطرح کرد و این شیوه را موجب کشته شدن انگیزه‌ها وعلت فراری شدن امثال علی ارسلان از ایران دانست؛ چهره‌ای که فقط ۱۰ ماه نیاز داشت تا در سکوت تمرین کند و در بالاترین سطح مسابقات جهانی ظاهر شود و برای صربستان مدال طلا بگیرد؛ اتفاقی که فرنگی‌کاران ایران با ماه‌ها اردوی آماده‌سازی از عهده آن برنیامدند!

هر چه به مسابقات جهانی نزدیک شدیم، انتقادها بخاطر منافع ملی فروکش کرد؛ محمد بنا با صدای بلند می‌گفت تیمش را بهتر از هر کسی می‌شناسد ودلسوزتر از او برای کشتی فرنگی نیست؛ او تیمش را با خیالی آسوده و در بهترین شرایط در خانه کشتی که نونوار شده و از بهترین امکانات برخوردار است اما به دلایل مختلف دیگر خبری از حضور مداوم رسانه‌ها در تمرینات تیم‌های ملی نبود، آماده حضور در این رویداد کرد. تصاویر و فیلم‌های زیادی از تمرینات منتشر می‌شد؛ تصاویری که آقای خاص میدان داری می‌کرد و فریاد می‌زد" ما از همه بهتریم، از همه قویتریم، برای ثابت کردنش باید برسیم صربستان، ۴ دوره یا ۵ دوره بجنگیم و پا پس نکشیم"

اما آقای بنا ما از همه بهتر و قوی‌تر نبودیم که هیچ، تیمی را روانه مسابقات کردیم که نه جان داشت و نه روح؛ نه انگیزه داشت و نه آماده پیکار بود؛ گویی آمده بود که فقط آمده باشد؛  با این  لشگر خسته و ناآماده می‌خواستی بلگراد را فتح کنی؟

آقای بنا! بلگراد خیلی زود نشان داد نه تنها ما از همه بهتر نیستیم که حتی برای رسیدن به تیمی نوظهور مثل صربستان که با یک تیم ناقص ۶ نفره ۴ مدال طلا می‌گیرد فرسنگ‌ها فاصله داریم؛ ما اگر بهترین بودیم علی ارسلان برای ایران مدال طلا می‌گرفت؛ ما اگر بهترین بودیم پس از برگزاری ماه‌ها اردو، چیزی برای ارائه در بلگراد آن‌ هم در غیاب روس‌ها داشتیم؛ ما اگر بهترین بودیم نباید دودستی سکوی نخست جهان را به تیمی در حد ترکیه می دادیم؛ ما اگر بهترین بودیم، دودستی مدال طلای گرایی را که ۴ بر صفر جلو بود با کوچ نامناسب به صرب‌ها تقدیم نمی کردیم.

بهترین بودیم؛ پویا دادمرز در دور دوم حذف نمی‌شد؛ محسن‌نژاد مقابل حریف ترک در حالی که ۹-۴ پیش بود، ضربه نمی‌شد، علیرضا نجاتی که از شانس‌های اصلی رسیدن به فینال بود برای برنز به کشتی‌گیر چین نمی‌باخت؛ محمدرضا گرایی که بدون شک بهترین دنیاست در تایم دوم تا این حد ناشیانه نمی‌تاخت که مدال طلا را تقدیم صرب‌ها کند؛ محمدرضا مختاری در همان دور نخست به کشتی‌گیر گمنام فرانسه نمی‌باخت؛ محمدعلی گرایی برابر پیرمرد کره‌ای ناتوان نبود؛ پژمان پشتام به نفر هفتم امسال اروپا نمی‌باخت؛ ناصر علیزاده به علی چنگیز ترک که عنوانی در بزرگسالان نداشت باج نمی‌داد؛ هادی ساروی را چه بگوییم که معلوم نیست چه بر سرش آمده بود که مقابل پیرمرد عنوان‌دار ارمنی نایی برای حمله نداشت!

مثل روز روشن بود و سال‌هاست همه می‌گویند؛ کشتی گیری که برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی احساس خطر نکند و از راه انتخابی به تیم ملی نرسد واز سوی دیگر نیز روند آماده‌سازی خوبی را پشت سر نگذارد، قدر موقعیتی که در آن قرار گرفته را نمی‌داند و وقتی تنه به تنه برترین‌های جهان می‌شود، قافیه را خیلی راحت می‌بازد و دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا می‌برد.

اما به امین میرزازاده می‌رسیم که بر اساس عدالت انتخاب شد و بهترین چهره ما در رقابت‌های جهانی بود؛ امین مقابل رضا کایالپ مغرور و مدعی در فینال دست و پا بسته نبود و بهترین نمایش خود را اجرا کرد و حقش طلای جهان بود، هرچند کایالپ با استفاده از تجربه ‌اش برنده مبارزه ای شد که هیچ فنی نداشت.

تیم فرنگی ایران در بلگراد هیچ نشانی از مدعی شماره یک قهرمانی جهان نداشت؛ تیمی نا آماده، خسته و بی‌انگیزه برای جنگ تمام عیار؛ تیمی که انگار آمده بود که هر چه سریعتر بازگردد؛ تیمی که نگرانمان کرد قرار است در المپیک چه بر سرمان بیاورد؛ تیمی که نشان داد حتی در غیاب روس‌ها مدعی نیستیم و ناتوان از رفتن به روی سکو؛ این تیم در مباحث روحی، بدنی، فنی، تمرینی، آنالیز و حتی کوچ، هیچ شباهتی به مدعی کشتی جهان ندارد؛ کشتی فرنگی ما باید هر چه سریعتر جراحی شود تا بتوانیم حتی برای کسب سهمیه المپیک مدعی باشیم!

برای محمد بنا و افتخاراتش احترام زیادی قائلیم، به او، کادرش و بچه‌های تیم ملی بابت زحمات شبانه روزی در اردوهای تیم ملی خسته نباشید می‌گوییم، بنا را دلسوز کشتی می‌دانیم و هیچکس حق نادیده گرفتن گذشته اش را ندارد اما لزوما هر دلسوزی نمی‌تواند به شیوه‌ خود موفقیت را برای مجموعه‌ زیر دستش رقم بزند. بلگراد نشان داد اسم‌ها هیچ تضمینی برای کسب موفقیت نیست؛ موفقیت برنامه می‌خواهد؛ موفقیت آنالیز و علم روز تمرین می‌خواهد که ما فرسنگ‌ها با آن فاصله داریم.


 

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار