فاجعه‌ای که جامعه نشناسان در ایران ایجاد می‌کنند

پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی در ایران با موضوع مذهبی از پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون انگلیس بیننده بیشتری دارد.

فاجعه‌ای که جامعه نشناسان در ایران ایجاد می‌کنند

به گزارش زنهار، شهاب اسفندیاری، کارشناس رسانه و رئیس‌ دانشگاه صداوسیما طی سلسله توئیتی نوشت: گزارش اخیر آفکام از کاهش تماشای سنتی تلویزیون در بریتانیا خبر می‌دهد. رفته رفته از تعداد تماشاگرانی که در ساعات پربیننده «پای تلویزیون می‌نشینند تا ببینند چه نشان می‌دهد» کاسته می‌شود و تماشای انتخابی و شخصی بر سکوهای مختلف افزایش می‌یابد. البته رسانه‌های بزرگ خدمت عمومی مانند بی‌بی‌سی هم با راه‌اندازی سکوهای جدید بر بستر اینترنت مانند iPlayer مخاطبان خود در فضای مجازی را افزایش داده‌اند. همان‌طور که در ایران هم تلوبیون سکویی محبوب برای تماشای انتخابی و شخصی برنامه‌های تلویزیون را فراهم آورده است.

در ادامه این فرسته آمده است: پر بیننده‌ترین برنامه‌ تولیدی BBC در انگلستان یک مسابقه‌ رقص سلبریتی‌ها است که ۱۹ سال سابقه‌ پخش دارد. این برنامه در موفق‌ترین فصل خود ۱۱ میلیون بیننده داشته است. اگر جمعیت بالای ۱۲ سال آن کشور (حدود ۵۷ میلیون نفر) را در نظر بگیریم، این برنامه حدود ۲۰ درصد بیننده داشته است. مقایسه‌ این آمار با آخرین نظرسنجی در مورد مخاطبان ویژه‌برنامه‌های محرم در تلویزیون ایران قابل توجه است. پر بیننده‌ترین برنامه‌ دهه‌ اول محرم در ایران «حسینیه‌ معلی» بود. بر اساس نتایج نظرسنجی ۳۰/۶ ٪ از مردم (بالای ۱۲ سال) تماشاگر این برنامه بودند؛ یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر. این که یک برنامه‌ مذهبی مانند «حسینیه معلی» سهم مخاطبش از جامعه‌ ایران بزرگ‌تر از سهم مخاطب یک مسابقه‌ رقص سلبریتی‌ها از جامعه‌ بریتانیا است، قاعدتاً برای هر جامعه‌شناس حقیقت‌جو و تحلیل‌گر منصفی باید محل تأمل باشد. بی‌گمان جایگاه نهاد دین و گستره‌ و عمق نفوذ آن در این دو جامعه بسیار بسیار متفاوت است.

اسفندیاری در ادامه تأکید کرده است: این که افرادی مثل نقل و نبات از «زوال مرجعیت دین»، «دین‌گریزی»، «افول باورهای مذهبی»، و حتی «فروپاشی اجتماعی» در ایران سخن می‌گویند بیشتر از جنس «آرزواندیشی» است. این‌که برخی بدون توجه به این تفاوت‌های بنیادین در جایگاه و قدرت نهادهای اجتماعی و سازمان‌های مدنی و ساختارهای حقیقی قدرت، مطالبه‌ دگرگونی ناگهانی ساختارهای حقوقی و تحقق یک جامعه‌ سکولار و بی‌اعتنا به نهاد دین و ارزش‌ها و هنجارهای آن را طرح می‌کنند، آرزواندیشی است. ظاهراً برخی ترجیح می‌دهند که «جامعه‌نشناس» باشند و به ترویج و نشر پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک و گزاره‌های سیاسی خود اکتفا کنند. این رویکرد اگر صرفاً یک تفنن نظری بود، ‌اشکالی نداشت. فاجعه آن‌گاه رخ می‌دهد که برخی تصویر برساخته‌ این روشنفکران و جامعه‌شناسان از جامعه را باور کنند. آن جوانی که فکر و ذهنش از این تصورات آکنده شده که «دین در حال زوال است»، و «جامعه در حال فروپاشی است»، و «نظام به‌زودی سقوط می‌کند»، طبعاً با محاسبات غلط ممکن است خطر کند و وارد میدان مبارزه‌ای خیالی شود که پیروزی در آن خیلی نزدیک و در دسترس به‌نظر می‌رسد.

 

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار