کری خوانی ۳ جوان در فضای مجازی تراژدی آفرید

کری خوانی ۳ جوان در فضای مجازی بر سر مسائل مختلف که از مدت ها قبل شروع شده بود پایان خوشی نداشت و با قتل یکی از آنها پایان یافت.

کری خوانی ۳ جوان در فضای مجازی تراژدی آفرید

 به گزارش زنهار به نقل از همشهر آنلاین؛ گروه سرنخ:شامگاه جمعه هفتم مهرماه امسال بود که گزارش یک درگیری خونین به قاضی محمدحسین زارعی بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیمی از ماموران تجسس پلیس آگاهی تهران راهی محل حادثه شدند. مقتول پسری جوان بود که مقابل یک قهوه فروشی در شرق تهران هدف ضربات چاقو قرار گرفته و جان باخته بود. تحقیق از شاهدان و بررسی تصاویر دوربین های مداربسته نشان می داد که دو نفر درحالیکه صورت هایشان را با ماسک پوشانده بودند به سمت مقتول که قصد خرید قهوه از قهوه فروشی را داشت حمله کرده و جان او را گرفته بودند. با انجام تحقیقات بیشتر هویت مهاجمان به دست آمد اما ماموران که برای دستگیری آنها وارد عمل شدند دریافتند که آنها فرار کرده اند.  

بازگشت به تهران 

درحالیکه جست و جو برای شناسایی مخفیگاه متهمان ادامه داشت، آنها شامگاه یکشنبه یعنی ۴۸ ساعت پس از جنایت قدم در اداره پلیس پایتخت گذاشتند و خودشان را تسلیم کردند. آنها ‌گفتند بعد از فرار دچار عذاب وجدان شدند و همین موضوه موجب شد تا خودشان را تسلیم کنند.

یکی از آنها گفت: من و دوستم مدتی می شد که با مقتول دچار اختلافاتی شده بودیم و مدام با هم درگیری داشتیم.  بر سر مسائل مختلف با یکدیگر جر و بحث می کردیم و برای هم کری می خواندیم. حتی این کل کل ها و کری خوانی ها به دعوا و درگیری در خیابان کشیده شده و یکدیگر را به شدت کتک زده بودیم.

وی ادامه داد: اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه یک هفته قبل از قتل، با او در خیابان درگیر شدیم و تا حد مرگ او را کتک زدیم اما مقتول دست از رفتارش و کری خوانی برای ما برنمی داشت. او در فضای مجازی برای ما کری می خواند و ما بارها به او تذکر دادیم تا اینکه شب حادثه من و دوستم به صورت اتفاقی از آن محل رد می شدیم که مقتول را دیدیم. باز هم با هم درگیر شدیم که از شدت عصبانیت با چاقو چند ضربه به او زدیم و فرار کردیم.  

وی گفت: ما اصلا فکرش را نمی کردیم که مقتول جان باخته است.  یک روز بعد وقتی در قهوه خانه بودیم شنیدیم که او فوت شده است. وقتی این خبر را شنیدیم به شدت ترسیدیم چون فکرش را نمی کردیم جانش را از دست بدهد. فورا برگشتیم خانه، وسایلمان را جمع کردیم و راه افتادیم به سمت شمال کشور. در آنجا یک ویلا اجاره کردیم و در فکر فرار از کشور بودیم اما عذاب جدان و کابوس های شبانه رهایمان نمی کرد تا اینکه هردو تصمیم گرفتیم به تهران برگردیم و خودمان را معرفی کنیم.  

این دو متهم در حال حاضر به اتهام مشارکت در قتل عمدی در بازداشت به سر می برند تا پزشکی قانونی با انجام بررسی ها اعلام کند که کدام ضربه ها کشنده بوده است.  

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار