شگرد دختر 13 ساله در فرار از دست شیطان

یک دختر 13 ساله تگزاسی که توسط مرد 61 ساله ربوده شده و با او از چندین ایالت عبور کرده بود، با کمک یک تکه کاغذ توانست خود را از مهلکه ای که در آن گرفتار شده است نجات دهد. او روی کاغذ نوشت: کمکم کنید!

شگرد دختر 13 ساله در فرار از دست شیطان

به گزارش زنهار، این دختر که در روز ششم جولای، بدون اینکه به والدینش اطلاع دهد از خانه خارج شده بود تا دوستی قدیمی را که یک سالی می شد به استرالیا نقل مکان کرده ببیند اتفاقی برایش رخ داد که شاید هرگز آن را فراموش نکند.

او مشغول پیاده روی به سمت یک ایستگاه اتوبوس بود که مردی از ماشین نیسان سنترا، اسلحه ای به سمت او نشانه گرفت و دختر نوجوان را وادار به سوار شدن در ماشین کرد.

این آدم ربا، دو روز بعد، دختر نوجوان را از طریق نیومکزیکو و آریزونا به کالیفرنیا رساند و در طول مسیر، بارها به او تجاوز جنسی کرد.

صبح روز نهم جولای، آنها در یک خشک شویی توقف کردند. آدم ربا از دختر نوجوان خواست که لباسش را عوض کند و به او بدهد تا در خشک شویی لباس ها شسته شوند. دختر نیز در تمام طول مسیر، از ترس جان خود، با پیرمرد همکاری می کرده است؛ اما در فرصت طلاییِ رفتن آدم ربا به خشک شویی و بازگشتش به ماشین، کاری کرد که توانست زندگی اش را نجات دهد. او روی یک تکه کاغذ نوشت: کمکم کنید.

یک رهگذر، با دیدن این تکه کاغذ که به شیشه ماشین چسبانده شده بود و جدی گرفتن آن، سریعا با پلیس تماس گرفت. وقتی پلیس در محل حاضر شد، مردی را دید که جلوی ماشین ایستاده است و دختری در داخل خودرو سوار است که با حرکت دهانش واژه «کمک» را بیان می کرد.

ماموران پلیس، بعد از دستبند زدن بر دستان آدم ربا به بازرسی خودرو پرداختند. آنها در ماشین، یک اسلحه، تکه کاغذی که دختر نوجوان روی آن نوشته بود «کمکم کنید» و یک سوئیچ و دستبند پیدا کردند.

لازم به ذکر است فرد آدم ربا، به علت دزدی در لیست تحت تعقیب پلیس قرار داشت. همچنین خیلی قبل تر از آن به خاطر سرقت مسلحانه، در فهرست افراد خطرناک قرار گرفته بود.

همچنین پلیس از احساس مسئولیت رهگذرانی که با آنها تماس گرفتند، تشکر کرد و گفت «این پرونده نشان می‌دهد که شجاعت اخلاقی شهروندان چقدر می‌تواند در تامین امنیت جامعه، نقش مهمی ایفا کند.»

مهم ترین حسی که در بازه سنی نوجوانی سر باز می کند، حس «استقلال طبی» است. این حس بعضا منجر به این می شود که نوجوانان، بسیاری از احساسات و کاهاری خودشان را با والدینشان در میان نگذارند؛ زیرا تصور می کنند که پدر و مادرشان بیش از حد آنها را کنترل می کنند. در سن نوجوانی، این انگاره های ذهنی که «من می توانم مواظب خودم باشم»، «چرا با من مثل بچه ها رفتار می کنید؟» یا «نگران چه چیزی هستید؟ من به اندازه کافی بزرگ شده ام.» منجر به اتفاقاتی می شود که گاهی جبران کردنشان، امکان پذیر نیست.

این که والدین بیاموزند با فرزند نوجوان خود که در دنیای امروزی زندگی می کند چگونه برخورد کنند، می تواند یکی از راه های پیشگیری از وقوع برخی جرایم، توسط افراد سودجو باشد. پیشنهاد می شود اگر پدر و مادری، درک زبان نسل جدید را برای خود دشوار می دانند، حتما با مراجعه به روانشناس نوجوان، مسائل پیش آمده را مطرح کرده و از راهکارهای به روز برای تعامل با فرزنداشان استفاده کنند.

از سویی دیگر در این حادثه، نکته ای که بسیار مورد توجه قرار گرفت، نوع برخورد رهگذران با درخواست کمک دختر نوجوان بود. آنها فارغ از اینکه درخواست دختر نوجوان راست یا دروغ است، سریعا با پلیس تماس گرفتند تا ابعاد ماجرا را پیگیری کند و اینگونه توانستند جان یک انسان را نجات دهند.

حساسیت داشتن نسبت به مسائل مختلف جامعه در نظر شهروندان، نه تنها خودشان را از آثار مثبت آن منتع می کند، بلکه روند زندگی فرد یا افراد دیگر را نیز می تواند بهبود بخشد. بهتر است آموزش پذیرش مسئولیت های اجتماعی، از مدارس شروع شود تا خروجی مدارس، افرادی باشند که باری از دوش جامعه بر می دارند.

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار