چرا جوانان تمایلی به ازدواج ندارند؟

یک کارشناس روان درمانی گفت: در حال حاضر مشکل ازدواج جوانان به نحوۀ آشنایی آن‎ها برنمی‌گردد بلکه واقعیت این است که تقاضا برای ازدواج وجود ندارد و شاید درست‌تر بتوان گفت که حتی امکانی برای وجود این تقاضا نیست.

چرا جوانان تمایلی به ازدواج ندارند؟

به گزارش زنهار، مینا حیدری در گزارشی در روزنامه اطلاعات نوشت:با جستجوی سادۀ کلمۀ «همسریابی»، سایت‌های بسیاری را می‌یابید که در این زمینه فعالیت می‌کنند. این در حالی است که سایت‌های بسیار اندکی در زمینۀ همسریابی و ارائه خدمات مشاوره‌ای به داوطلبان و متقاضیان در امر ازدواج، از وزارت ورزش و جوانان مجوز رسمی دریافت کرده‌اند و تارنماهای دیگر، فاقد وجاهت قانونی بوده و چه بسا با سوء‌استفاده از نام اشخاص حقیقی، حقوقی و سازمان‌های مؤثر در امر ازدواج، از افراد کلاهبرداری می‌کنند و این تنها یکی از مشکلات و معضلات کاربران این سایت‌هاست. 

مشکلات هویتی در ارتباطات مجازی

نعیمه داودی‌منش، روان‎درمانگر، دلیل ورود افراد به سایت‌های همسریابی را  برقراری ارتباط ارزیابی می‌کند و در همین راستا می‌گوید: بسیاری از افراد به دلیل عدم امکان برقراری ارتباط در فضای حقیقی، وارد سایت‌های همسریابی می‌شوند تا زمینۀ ارتباط واقعی را فراهم آورند. هرچند نمی‌توان گفت همۀ کسانی که وارد این سایت‌ها می‌شوند، به دنبال ایجاد رابطه یا فراهم کردن زمینۀ رابطه هستند، اما بخش قابل توجهی از آدم‌ها فضای مجازی را برای برقراری ارتباط انتخاب می‌کنند و شاید بتوان گفت مشکلی در زمینۀ برقراری ارتباط دارند یا از کمبود اعتمادبه‌نفس رنج می‌برند.

عده‌ای می‌گویند افراد درونگرا هم دارای مشکل در برقراری ارتباط هستند. من به عنوان یک متخصص در حوزۀ سلامت روان می‌گویم افراد درونگرا مشکلی در برقراری ارتباط ندارند، اما گاهی مشکلات جدی در ساختار شخصیت افراد وجود دارد که برقراری ارتباط مستقیم برایشان دشوار است، به همین جهت به فضای مجازی پناه می‌برند؛ زیرا در آنجا فقط تایپ می‌کنند و می‌توانند بسیاری از مسائل شخصیتیشان را سانسور کنند، اضطراب‌هایشان را کنترل کرده و ارتباط آرام‌تری را برقرار کنند.

بار سنگین ازدواج بر دوش جوانان

این کارشناس روان‌درمانی، دربارۀ مجوز دادن به سایت‌های همسریابی معتقد است: اگر بخواهیم با افزایش سایت‌های همسریابی مشکل ازدواج را حل کنیم این نگاه، کوچک‌شماری و ساده انگاری مسأله ازدواج است. در حال حاضر مشکل ازدواج جوانان به نحوۀ آشنایی آن‎ها برنمی‌گردد، همچنین مسأله این نیست که ما پلتفرم یا سایت همسریابی نداریم، بلکه واقعیت این است که تقاضا برای ازدواج وجود ندارد و شاید درست‌تر بتوان گفت که حتی امکانی برای وجود این تقاضا نیست. 

جوان امروزی نمی‌تواند از پس مشکلات و بار مسئولیت‌های زندگی بر بیاید. بالاخره با وجود این تورم و شرایط اقتصادی، کسی می‌تواند ازدواج کند که سال‌ها سابقۀ کار داشته و شغلش تثبیت شده باشد و برای چنین شرایطی آن آدم، دیگر 25 ساله نیست و شاید حدود چهل ساله باشد. مسأله مسکن نیز یکی دیگر از موانع مهمی است که سد راه جوانان برای ازدواج است و با وجود تورم و بحرانی که در این زمینه وجود دارد شرایط برای ازدواج دشوارتر می‌شود.   

شانه‌های جوان ایرانی آمادگی بار سنگین ازدواج را ندارد.

باید علت این مشکل را در مسائل اقتصادی جستجو کرد و برای آن برنامۀ دقیق و حساب‌شده‌ای تدارک دید. زیرا اگر بخواهیم با راهکارهای پیش‎پاافتاده آمار ازدواج را بالا ببریم، آمار طلاقمان نیز افزایش خواهد یافت؛ همان‌طور که اکنون نیز این آمار بسیار بالاست و همین مسأله بیانگر آن است که مشکل رویکرد اندک جوانان به ازدواج، به نحوۀ آشنایی آن‌ها بستگی ندارد.

کسب درآمد، هدف سایت‌های همسریابی

این روان‌درمانگر دربارۀ ماهیت سایت‌های همسریابی و افرادی که در آن‎ها مشاوره می‌دهند، می‌افزاید: «مراکز بسیار کمی وجود دارند که در این زمینه صاحب سبک هستند و مشاورانشان کارهای نسبتا تخصصی انجام می‌دهند یا تحصیلکرده‌های رشتۀ جامعه‌شناسی یا روان‎شناسی هستند و می‌دانند کاری که انجام می‌دهند دارای چه پیامدهای بلندمدتی است و بر همین اساس عمل می‌کنند، اما تعداد بسیاری زیادی از این سایت‌ها جعلی‌اند و با هدف کسب درآمد طراحی شده‌اند.

مدیران سایت‌ها بیشتر بر هزینۀ ثبت‌نام تمرکز می‌کنند؛ درحالی‌که باید در قبال این هزینه‌ها افرادی باشند که نقش معرف سنتی را  ایفا کنند و یا مددکاری اجتماعی وجود داشته باشد که درستی و نادرستی اطلاعات را بسنجد و دربارۀ سلامت افراد تحقیق کند. چنین فرآیندی در سایت‌های همسریابی طی نمی‌شود.

ارائۀ اطلاعات جعلی

نعیمه داودی‌منش دربارۀ تجربۀ مراجعه‌کنندگانش به این سایت‌ها می‌گوید: صفحۀ اجتماعی من که بیشتر در حوزۀ ازدواج فعالیت می‌کند، یکصد هزار مخاطب دارد. یک بار تصمیم گرفتم دربارۀ مراجعه‌شان به سایت‌های آشنایی و همسریابی سؤال کنم و پاسخ‌های جالبی دریافت کردم. برخی از افراد می‌گفتند دست‌کم یک بار به این سایت‌ها سرزده‌اند، اما چندین نفر هم گفته بودند در برخی از همین سایت‌ها چندین اکانت دارند و همین امر بیانگر آن است که اطلاعاتی که از طریق برخی از این سایت‌ها رد وبدل می‌شود، غیرقابل‌اعتماد است و می‌تواند زمینه‌های سودجویی و کلاهبرداری از افراد را   فراهم کند. 

یکی از مخاطبانم نقل کرده بود که اگرچه سایت‌ها پس از مدتی، چنین اکانت‌هایی را می‌بندند یا بلاک می‌کنند، اما می‌توان در هر یک از سایت‌ها هم به‌عنوان کاربر آقا وارد شد و هم به عنوان کاربر خانم و اطلاعاتی که در این زمینه از شما گرفته می‌شود می‌تواند جعلی باشد. نکتۀ جالب دیگر اینجاست که بیشتر افراد پاسخ داده بودند به جهت کنجکاوی یا سرگرمی وارد این سایت‌ها شده‌اند.

وی می‌افزاید: کانال‌های تلگرامی هم یکی از فضاهای نگران‎کننده در زمینه آشنایی افراد با یکدیگر است، آن‌‌ها به شکل قارچ‌گونه افزایش یافته‌اند و بدون این که نام و نشان دقیقی داشته باشند اطلاعات افراد را جمع‌آوری می‌کنند.

با وجود این که هر تبلیغی در این زمینه مجرمانه است این کانال‌ها به شدت در این زمینه فعالند، اغلب افراد نیز خوش‌بینانه به آن‎ها اعتماد می‌کنند و اطلاعات خود را در اختیارشان قرار می‌دهند که در ساده‌ترین شکل اگر مورد سوء‌استفاده قرار نگیرند با حجم انبوه پیام‌های ناشناسی مواجه می‌شوند که سبب بروز مزاحمت برای آن‌هاست.

زمینه‌ای برای کلاهبرداری

او می‌افزاید: این سایت‌ها گاهی می‌توانند زمینه‌های فریب آدم‌ها را به سادگی فراهم کنند و اگر اطلاعات‌سنجی درست و دقیقی صورت نگیرد اتفاقات ناگواری در انتظار افراد است. وارد کردن اطلاعات شخصی در این سایت‌ها می‌تواند زمینۀ اخاذی از افراد را فراهم کند، به طوری که از همان راه، مورد سوء‌استفاده قرار بگیرند. 

البته شمار اندکی از روابط ایجادشده در این سایت‌ها هم به ازدواج ختم شده‌اند که باید بررسی شود تا چه حد موفقیت‌آمیز بوده‌اند. در حال حاضر فکر نمی‌کنم سایت‌های زیادی مجوز فعالیت داشته باشند. بسیاری از سایت‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند جعلی‌اند و بدون مجوز اقدام  به فعالیت یا حتی کلاهبرداری از مردم می‌کنند.

زیرساخت‌های مورد نیاز ازدواج

داودی‌منش در پایان می‌گوید: برای حل مسأله ازدواج باید زیرساخت‌های مناسبی فراهم شود. باید به این مسأله عمیق‌تر نگاه کرد. توجه داشته باشیم اگر آمار ازدواج‎های ریسک‌پذیر کاهش یابد در نقطۀ مقابل آن طلاق نیز کاهش می‌یابد. 

کاهش آمار طلاق، آدم‌های آسیب‌دیدۀ اجتماع را نیز کاهش خواهد داد؛ زیرا هر فردی که وارد یک رابطۀ ناسالم ‌شود هزینۀ زیادی برای درمان به فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد.

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار