ماجرای روزگار سخت معلم بازنشسته

یکی از سارقان خشن فراری است و متهم دیگر توانسته از میان ۱۰ شاکی رضایت ۸ نفر را جلب کند.

ماجرای روزگار سخت معلم بازنشسته

به گزارش زنهار، یکی از سارقان خشن فراری است و متهم دیگر توانسته از میان ۱۰ شاکی رضایت ۸ نفر را جلب کند.

دزد خشن که با خشونتی عجیب ۱۰ زن و مرد را طعمه سرقت قرار داده بود درحالی محاکمه شد که همدستش همچنان فراری است.

متهم در دادگاه گفت توانسته رضایت ۸ شاکی را بگیرد و همچنان در تلاش است که رضایت ۲ شاکی دیگر را هم بگیرد.

اولین قربانی که معلم بازنشسته است، وقتی به پلیس مراجعه کرد، گفت: من و همسرم برای خرید بیرون رفته بودیم. ساعت ۹ شب در کنار گذر اتوبان امام علی جنب بیمارستان بوعلی توقف کردم و از ماشینم پیاده شدم. همسرم داخل ماشین بود. چند دقیقه‌ای نگذشته بود که صدای فریاد همسرم را شنیدم و خودم به ماشین رساندم. دو پسر جوان که موتورسیکلت داشتند شیشه خودرو را شکستند و با تهدید قمه تلفن همراهم را از همسرم گرفتند و گریختند.

با این شکایت، تلاش برای ردیابی دو دزد موتورسوار آغاز شد. چند روز بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که پسر جوانی به پلیس  آگاهی رفت و از دو دزد خشن شکایت کرد.

وی گفت: صبح زود مقابل محل کارم ماشینم را پارک کردم؛ اما همان موقع دو پسر موتورسوار به من نزدیک شدند و با تهدید چاقو تلفن همراه و کیف پولم را گرفتند و فرار کردند. تلفن همراهم را به تازگی به مبلغ ۱۵ میلیون تومان خریده بودم و در کیفم ۶ میلیون  تومان پول نقد داشتم.

در حالی که تحقیقات پلیس در این زمینه ادامه داشت، چند شکایت مشابه دیگر به پلیس رسید.

شیوه مشابه دزدان نشان می‌داد دو دزد موتورسوار ۱۰ زن و مرد را به تله انداخته و با تهدید چاقو از آنها سرقت کرده‌اند.

در حالی که دو سال از نخستین شکایت گذشته بود به ماموران خبر رسید پسر جوانی در جدال با دو سارق موفق شده مانع فرار یکی از آنها شود.

به این ترتیب ماموران به محل درگیری رفتند و در بلوار ابوذر دزد ۲۰ ساله به نام خسرو  را بازداشت کردند؛ اما همدست وی توانسته بود از محل بگریزد.

خسرو به ۱۰  فقره سرقت گوشی موبایل اعتراف کرد و شاکی‌ها در مواجهه حضوری وی را شناسایی کردند. به این ترتیب  پرونده این فرد با صدور کیفرخواست  به اتهام سرقت مسلحانه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

این در حالی بود که وی  توانست قبل از برگزاری جلسه دادگاه رضایت ۸ شاکی را جلب کند.

در ابتدای جلسه محاکمه معلم بازنشسته  به عنوان نخستین شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: گوشی موبایلم در سال ۹۸  سرقت شد.آن روز در ماشینم قفل بود و دو سارق جوان وقتی با در بسته مواجه شده بودند  شیشه ماشینم را شکستند و با تهدید همسرم تلفن همراهم را دزدیدند.من برای آنها اشد مجازات می‌خواهم.

قاضی گفت: زمانی که اعلام سرقت کردید متهم ۱۷ یا ۱۸ ساله بوده. آیا مطمئن هستید این پسر سارق تلفن  همراه شماست؟

شاکی پاسخ داد: آن روز متهمان کلاه کاسکت بر سر داشتند و من و همسرم چهره آنها را ندیدیم. وقتی پلیس این پسر را دستگیر کرد اعلام کرد او سارق گوشی من است. بر همین اساس من از این متهم شکایت کردم.

سپس دومین شاکی روبه‌روی قضات ایستاد گفت: من با دریافت  خسارت بابت سرقتی که از من شده بود رضایت دادم.

وی در تشریح ماجرای سرقت گفت: من  به عنوان راننده تاکسی اینترنتی کار می‌کنم. نیمه شب  گذشته بود و من  داخل خودروام منتظر درخواست مسافر بودم که متهم حاضر در دادگاه تلفنم را از دستم قاپید و گریخت.  من با خودرو به تعقیب متهم و همدستش رفتم و با ماشین به موتور آنها زدم؛ اما  همدست او با پشت قمه چندبار به شیشه کوبید. من تلاش کردم مانع فرار آنها شوم  که چندباری ماشینم به جدول و موتور دزدان خورد تا اینکه پلیس سر رسید و همدست این متهم فرار کرد .

وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من سرقت از معلم بازنشسته را قبول ندارم و اصلا او را نمی‌شناسم. در این مدت همه شاکی‌ها  غیر از دو نفر رضایت داده‌اند. من قبول دارم اشتباه کرده‌ام و پشیمان هستم.

متهم در پاسخ به این سوال که  از چه سنی شروع به سرقت کرد، گفت:  من دزد نیستم. فقط  به خاطر رفاقت با دوستان ناباب وارد این کار شدم. حالا هم باید تاوان  دوستی با رفیقم را که متواری است پس بدهم. باور کنید من چاقو نداشتم و با قمه هم کسی را تهدید نکردم.  دوستم نادر  که حالا فراری است و من نشانی از او ندارم مسبب همه این ماجراها  بود. او مرا اغفال کرد.

با پایان دفاعیات متهم، قضات  وارد شور شدند تا رای صادر کنند./ برترین‌ها

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار